تاریخچه و پیدایش بازیهای المپیک
دوران باستان
بازیهای المپیک در ابتدا یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار میشد. این مسابقات هر چهار سال یک بار و از سال ۷۷۶ قبل از میلاد در المپیا که محل صحن زئوس بود برگزار میشد.[۲]
افسانههای زیادی پیرامون پیدایش مسابقات المپیک به وجود آمدهاست: بر اساس یک داستان، هرکول (که در اساطیر یونانی نیم خدا بود) آن را جهت تجلیل از فتوحات بی نظیرش بوجود آورد. بر اساس افسانههای دیگر زئوس و کرونوس، دو خدای یونان باستان، با یکدیگر بر سر فرمانروایی المپیا به جدال برخاستند که نهایتاً زئوس به پیروزی نائل آمد. بر اساس این داستان مسابقات المپیک یادبود این پیروزی میباشد.[۳]
در دوران باستان تنها مردان یونانی که آزاد (و نه برده) متولد شده بودند میتوانستند در مسابقات در جشن مذهبی زئوس شرکت کنند. زنانی که مجرد بودند در تاریخ دیگری به احترام هرا همسر زئوس و مادر هرکول، به مسابقه میپرداختند. زنهای ازدواج کرده حق شرکت در مسابقات را نداشته و در صورت مخالفت باید بهای آن را با جانشان میپرداختند.[۲] [۱] مسابقات المپیک در بین یونانیها از اهمیت زیادی برخوردار بود چنانکه مورخین یونانی در دوران باستان، از آن به عنوان یک واحد برای اندازه گیری زمان استفاده میکردند. یک «المپیاد» بیانگر چهار سال میبود.[۱]
مسابقات در ابتدا تنها شامل «» بود، ولی بعدها کشتی، بوکس و [۱] شرکت کنندگان که متشکل از افرادی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند. افراد در این مسابقات به صورت شخصی شرکت میکردند و نه به عنوان نمایندگان از شهر یا ناحیهای خاص. تمرکز اصلی این مسابقات بر روی ویژگیهای مردانه مانند قدرت و ورزیدگی که فرهنگ یونانی آن زمان ارج مینهاد پایه گذاری شده بود. بر خلاف سنت جاری در ناحیه مدیترانه که بر پوشیدگی تأکید داشت شرکت کنندگان برهنه در مسابقات شرکت میکردند (کلمه «ژیمناستیک» به عنوان مثال از کلمه یونانی به معنی «برهنه» میآید)[۲] مورخین نظریات متفاوتی جهت توضیح این موضوع ارایه کردهاند: حضور برهنه در بین عموم مردم بدون اینکه شخص تحریک جنسی بشود نشانگر کنترل شخص بر خودش است یا لخت بودن بخشی از مراسم مذهبی بود که بر مفهوم گذرا بودن تأکید میکرد یا عقیده به اینکه برهنگی قدرت جادویی به آنها در مقابل صدمات میداد و یا اینکه برهنگی لباس مخصوص افراد از طبقه بالا بود... چیزی که به هر حال مشخص است این است که یونانیها برهنگی را خجالت آور نمیدانستند.[۱]
در زیر و روی تاریخ یونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پیش از میلاد مسیح برخورد میکنیم که «تیمائوس» نخستین مورخ یونانی در نوشتههای خود از مردی بنام «کره ابوس» یاد کردهاست که در راه رفتن از همه سریعتر بودهاست.
این جشنها بیشتر از آن جهت که عاملی بود برای ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز بخاک یونان رونق گرفت.
رشتههای ورزشی برگزار شده در ادوار مختلف این مسابقات شامل مادههای مختلف مسابقات دو، پرتاب دیسک، ، مشتزنی، کشتی، پانکریشن، اسبدوانی و میشد[۴].
نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه میپرداختند، در حاشیه المپیک مسابقههای شعر و شاعری، سخنوری و موسیقی هم برگزار میگردید. جشنهای «المپیا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که آنرا تعطیل کرد. این تعطیلی طولانی سبب ویرانی «المپیا» و نیایشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلوانی گردید.
احیا مجدد در دوران مدرن
یک باستانشناس آلمانی به نام «همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد.
بازیهای المپیک با الهام ازاین نام و این دورهای قهرمانی بوجود آمد. رسماًازسال۱۸۹۶ بود که درآتن انجام گرفت وپس از آن هر چهارسال یکباردرنقاط مختلف جهان انجام گرفتهاست.وفقط سه دوره به دلیل جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم انجام نپذیرفت.
رشد
شمار شرکت کنندگان در المپیک از ۲۴۵ شرکت کننده از ۱۵ کشور جهان در سال ۱۸۹۶، به حدوداً ۱۱٬۱۰۰ ورزشکار از ۲۰۲ کشور جهان در المپیک تابستانی ۲۰۰۴ در آتن رسید. شمار شرکت کنندگان در المپیک زمستانی بسیار کمتر از شرکت کنندگان در المپیک تابستانی است؛ در المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در سالت لیک سیتی، ۲٬۴۰۰ ورزشکار از ۷۷ کشور جهان در ۷۸ رویداد ورزشی با یکدیگر به رقابت پرداختند.
المپیک یکی از بزرگترین رویدادهای رسانهای است. در المپیک سیدنی ۲۰۰۰ بیش از ۱۶٬۰۰۰ گزارشگر و روزنامهنگار حضور داشتند و حدود ۸/۳ میلیارد بیننده از طریق تلویزیون بازیها را مشاهده کردند. رشد المپیک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که المپیک در حال حاضر با آن مواجهاست. گرچه در دهه ۱۹۸۰، ورود ورزشکاران حرفهای و کمک مالی توسط شرکتهای بزرگ بینالمللی مشکلات مالی را برطرف کرد، اما شمار زیاد ورزشکاران، خبرنگاران و تماشاچیان شهرهای میزبان را در مورد سازماندهی المپیک با مشکل مواجه میکند.
عضویت
در حال حاضر ۲۰۳ کشور در رقابتهای المپیک شرکت میکنند. این رقم از ۱۹۳ کشوری که سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته بیشتر است. کمیته بینالمللی المپیک بر خلاف دیگر سازمانهای بینالمللی به کشورهایی که دارای استقلال سیاسی نیستند نیز اجازه شرکت در رقابتهای المپیک را میدهد. در نتیجه، بسیاری از مستعمرات و کشورهای غیر مستقل اجازه دارند تا تیمها و ورزشکاران خاص خود را روانه مسابقات المپیک کنند حتی اگر این ورزشکاران دارای شهروندی یک کشور دیگر عضو کمیته المپیک باشند. سرزمینهایی همچون پورتوریکو، برمودا، و هونگ کونگ، نمونههای بارز این مساله هستند، و تمامی آنها گرچه قانوناً بخشی از یک کشور دیگر هستند اما به صورت کشورهایی مستقل در این رقابتها شرکت میکنند. همچنین، از سال ۱۹۸۰، تایوان تحت عنوان «چین تایپه»، و تحت پرچمی که کمیته بینالمللی المپیک طراحی کرده در این رقابتها شرکت میکند. پیش از این سال جمهوری خلق چین به بهانه آنکه تایوان تحت عنوان «جمهوری چین» در این رقابتها شرکت میکرد از شرکت در این رقابتها امتناع میکرد. کمیته بینالمللی المپیک در ۹ فوریه، ۲۰۰۶، جمهوری جزایر مارشال را به رسمیت شناخت و این سرزمین نیز میتواند در المپیک ۲۰۰۸ پکن شرکت کند.
مشکلهای المپیک
جنگ
به رغم آنچه که کوبرتین امید آن را داشت، المپیک نتوانست مانع از وقوع جنگ شود در حقیقت، به خاطر جنگ سه المپیاد بدون برگزاری مسابقات المپیک سپری شد؛ المپیک ۱۹۱۶ به خاطر جنگ جهانی اول برگزار نشد، و رقابتهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۴ نیز به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. همچنین، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول مانع از حضور کشورهای مغلوب در المپیک ۱۹۲۰ شدند.
کشتار مونیخ
در حین برگزاری بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۲ در مونیخ (آلمانغربی) ، ۱۱ عضو تیم المپیک اسرائیل توسط گروهی از سربازان انتقامجوی فلسطینی تحت عنوان سازمان سپتامبر سیاه ، گروگان گرفته شدند. طی یک حمله آزادسازی نافرجام توسط پلیس آلمانغربی ۹ نفراز ورزشکاران اسرائیل ، یک پلیس و ۵ نفر از گروگانگیران توسط گلولههای پلیس آلمانغربی کشته شدند. از آن واقعهٔ آزادسازی نافرجام، اکنون به نام کشتار مونیخ یاد میشود.
تروریسم
در زمان بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۹۶ در آتلانتا، جورجیا، ایالات متحده، انفجار بمبی در المپیک پارک سنتینال باعث کشته شدن ۲ نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد. گفته میشود بمب گذار اریک رابرت رودلف بودهاست که اکنون در سوپرمکس در فلورنس، کلورادو در حبس ابد بسر میبرد؛ با این حال چندین تئوری توطئه در این مورد وجود دارد.
المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در شهر سالت لیک، ایالات یوتا، ایالات متحده آمریکا، اولین سری از بازیهای المپیک زمستان بود که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برگزار شد. از آن زمان تاکنون شرایط امنیتی سختی بر روی بازیهای المپیک اعمال میشود تا از فعالیتهای تروریستی احتمالی جلوگیری شود.
سیاست
سیاست نیز در چند مورد در بازیهای المپیک اختلال ایجاد کرد که اولین آنها در در برلین رخ داد. حزب نازی آلمان از این بازیها بعنوان حربهای تبلیغاتی استفاده کرد. در این بازیها لو زلانگ با کمکی که به جسی اونز (دونده و پرنده سیاه پوست) در مسابقه کرد، باعث شد او اول شود و خود در جایگاه دوم ایستاد و بدین گونه روح ورزشکاری را در بازیهای المپیک به نمایش گذاشت. جسی اونز در این مسابقات بر خلاف تصورات رایج در مورد برتری نژاد سفید، که به ویژه از سوی ناسیونال سوسیالیستهای آلمانی مطرح شد، با کسب ۴ مدال طلا یکی از نقاط اوج ورزش سیاهان و جنبش ضد تبعیض نژادی را رقم زد.
اتحاد جماهیر شوروی تا در هلسینکی در این بازیها شرکت نکرده بود. در عوض این کشور بازیهایی بینالمللی به نام ۱۹۲۸ به راه انداخته بود. بسیاری از ورزشکاران عضو یا یا هواداران آنها بازیهای المپیک را تحریم نموده یا از حضور در آن منع میشدند و در عوض در بازیهای اسپارتاکاید شرکت میکردند.
ماجرای سیاسی دیگری که در مقیاس کوچکتری اتفاق افتاد مربوط یه در مکزیکوسیتی است. دو ورزشکار آمریکایی رشته دو و میدانی به نامهای تامی اسمیت و بخاطر پیروزی در مسابقات دو ۲۰۰ متر به نشانه جنبش حمایت از حقوق سیاهان با مشتهای گره خورده دادند. در پاسخ رئیس کمیته بینالمللی المپیک (آی او سی) اوری براندیژ از خواست که این دو ورزشکار را به کشورشان باز گرداند و گرنه تیم دو و میدانی این کشور را اخراج خواهد کرد. مقامات ورزشی آمریکایی نیز ناگزیر آن دو را به کشور بازگرداند.
در پاسخ به این حرکت و رویکرد سیاست گریزانه کمیته بینالمللی المپیک در سال ۱۹۷۳ تعدادی از ملتهای تازه به استقلال رسیده، در حرکتی به نام گانفوا بازیهای کشورهای تازه شکل یافته با نام
آفریقای جنوبی هم از سال آپارتاید در این کشور از حضور در بازیهای المپیک محروم شده بود. در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ حضور ورزشکاران اهل کشور افغانستان در المپیک و میدانهای جهانی و آسیایی به حالت تعلیق درآمد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ افغانستان دوباره در حضور یافت. بدلیل سرکوبی شورش مجارستانیها توسط پیمان ورشو کشورهای هلند، اسپانیا، سویس المپیک ملبورن ۱۹۵۶ را تحریم کردند.کشورهای کامبوج، مصر، عراق و لبنان نبز بهدلیل بحران کانال سوئز این بازیها را تحریم کردند. در ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ جمع کثیری از کشورهای آفریقایی برای اجبار IOC به محروم کردن آفریقای جنوبی، نیوزیلند تهدید به تحریم بازیها کردند. IOC در دو مورد اول همکاری کرد، اما در المپیک ۱۹۷۶ اقدامی نکرد، زیرا تهدید تحریم از سوی تیم راگبی نیوزیلند به آفریقای جنوبی بود و راگبی جزو بازیهای المپیک محسوب نمیشد. با شروع بازیها کشورهای تهدیدکننده تیمهای خود را به کشورشان بازگرداندند، در حالیکه برخی از ورزشکاران آفریقای جنوبی رقابت خود را آغاز کرده بودند. با این ورزشکاران که به اجبار دولتهایشان مجبور به ترک دهکدهالمپیک بودند همدردی شد. با این حال در خارج از آفریقا با این حرکت دولتها به سردی برخورد شد. ۲۱ کشور آفریقایی باضافه کشور گوانا بهدلیل تحریم نشدن نیوزلند از المپیک، بازیهای مونترال را تحریم کردند. همچنین در سال ۱۹۷۶، بدلیل فشارهایی که از سوی جمهوری خلق چین اعمال شد، کانادا به تیم اعزامی از جمهوری خلق چین ( تایوان ) اعلام کرد که این تیم نمیتواند تحت نام «جمهوری چین» در المپیک تابستانی مونترال بازی کند، با این حال توافق شد که تایوان از پرچم و سرود ملی جمهوری خلق چین استفاده کند. تایوان مخالفت کرد و تا المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ در این بازیها حضور نیافت، تااینکه بار دیگر با نام « چین تایپه» و با پرچم مخصوص خود بازگشت. در المپیک مسکو در سال ۱۹۸۰ و المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ طرفین درگیر در جنگ سرد بازیهای یکدیگر را تحریم کردند. ایالات متحده بهمراه ۶۴ کشور دیگر از جمله ایران، المپیک مسکو در سال ۱۹۸۰ را بهدلیل حمله شوروی به افغانستان تحریم کردند؛ این در حالیست که تنها ۱۶ کشور غربی در بازیهای المپیک مسکو حضور یافتند.بدلیل این تحریم فقط ۸۰ کشور در این المپیک حضور یافتند.از سال ۱۹۵۶ تاکنون این کمترین تعداد کشور حاضر در المپیک بودهاست. اتحاد جماهیر شوروی و ۱۴ عضو بلوک شرق (بجز رومانی ) هم در دورهی بعدی المپیک یعنی در المپیک لسانجلس در سال ۱۹۸۴ با عنوان این مطلب که امنیت ورزشکارانشان تامین نیست در المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴حضور نیافتند.تحریم کنندگان بازیهای المپیک سال ۱۹۸۴ همزمان با المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴در ماههای ژوئیه-اوت در مسکو بین خودشان بازیهایی موسوم به را انجام دادند. جمهوری اسلامی ایران به دليل تغيير مکان مسابقات از تهران به لسآنجلس به دليل انقلاب اسلامی المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ را تحریم کرد.(جمهوریاسلامیایران تنها کشوریست که هر دو المپیک (۱۹۸۰ و ۱۹۸۴) را تحریم کردهاست.) در سال ۱۹۸۸ کره شمالی در اعتراض به اینکه با کره جنوبی میزبان مشترک نشده است، در المپیک سئول شرکت نکرد. سه کشور دیگر کوبا، اتیوپی ، نیکاراگوئه (بدلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی فرستادن ورزشکاران) همگی از حضور در بازیها انصراف دادند، اما برای اینکه توسط IOC تحریم نشوند، رسماً اعلام کردند که این بازیها را تحریم کردهاند.
نظرات شما عزیزان:
تحریم
موضوعات مرتبط:
برچسبها: